کد کده تربچه

       کد کده تربچه

تنهاترین
تنهاترین
مهر- محبت -صفا و صمیمیت و یک رنگی

خـ‗__‗ـدایـ‗__‗ـا كسے را ڪـﮧ قسـ‗__‗ـمت كسے دیگر اسـ‗__‗ـت بـ‗__‗ـر سر راهـ‗__‗ـماטּ قـ‗__‗ـرار نــ‗__‗ـده تا شـ‗__‗ـب هــــاے دلتنـ‗__‗ـگی اش بـ‗__‗ـراے مـــטּ بــــاشـ‗__‗ـد و روزهـ‗__‗ـاے خوشـ‗__‗ـش بـ‗_‗ـراے دیـ‗_‗ـگر ے

نگارش در تاريخ پنج شنبه 10 فروردين 1391برچسب:, توسط علی طوفان

کسی برای من وتو دلش نسوخت ، دستامون از هم جدا دستای سرد

کسی برای آخر قصه ما ، واسه مرگ عشقمون گریه نکرد

اشک عاشق دیدنی نیست ، همه حرفا گفتنی نیست

رفتی اما عشقت هرگز ، دیگه از یاد رفتنی نیست

گاهی وقتاست که سکوت ، مثل یه عشق یه حس دوست داشتنیه

 

 

گاهی وقتاست که نگاه ، بیشتر از هزار تا حرف گفتنیه

کار تو اشک منو شمردنه ، دلو پس گرفتن و سپردنه

کار من همیشه از تو گفتنه ، دل من محکوم به شکستنه

گفتی بگو عاشق و بیمار کیستی؟

من عاشق تو ام ، تو بگو یار کیستی؟

نگارش در تاريخ پنج شنبه 10 فروردين 1391برچسب:گالری عکس های عاشقانه تنها ترین, توسط علی طوفان

 

لطفا برای دیدن عکس ها به ادامه مطالب مراچعه فرمایید ....؟؟؟!!!

مدیریت تنها ترین 09147878780 علی طوفان

عضو شو بعد برو ببین خیلی عالیه امیدوارم خوشت بیاد ....؟؟؟؟؟!!!!!

ادامه مطلب مورد نظر رمز دارد.
لطفا رمز عبور مربوط به مطلب را وارد کرده ، دکمه تایید را کلیک کنید.
عضو باش بعد برو ببین میدونم خوشت میاد... 09147878780

ادامه مطلب...
نگارش در تاريخ پنج شنبه 10 فروردين 1391برچسب:خانه تکانی, این بار دل ها, توسط علی طوفان

صدای پای بهار می‌آید؛ صدای تغییر، آب‌شدن تدریجی برف‌ها، نغمه‌ی گوش‌نواز جویبارهای کوچک و پیچ‌درپیچ، ترنم دلچسب آواز روح‌بخش پرندگانی که از لانه‌های‌شان بیرون‌زده‌اند یا از سفری طولانی به مأمن سال پیش خود بازگشته‌اند؛ همه‌چیز در حال دگرگونی‌ست. انسان، طبیعت، کائنات و چه انتخاب زیبایی برای نو شدن سال و تغییر و تحول سال در بهترین زمان ممکن؛ آن‌جا که منجمین هم انگشت‌به‌دهان مانده‌اند، تنها از ایرانیان هنرمند و دانش‌محور برمی‌آمده است و…

 

به ادامه مطلب بروید....


ادامه مطلب...
نگارش در تاريخ پنج شنبه 10 فروردين 1391برچسب:آغاز میکنیم که به پایان برسونیم,, , توسط علی طوفان

 

 

تابحال توجه کردید که وقتی یک کاری رو شروع میکنید مدام به آخرش، به اینکه چه طور به پایان برسه فکر میکنید و تمام انرژی ای که در این کار صرف میکنید فقط برای اینه که اون پایان لذت بخش رو به بهترین شکل ممکن به ثمر برسونید و با چشم های خودتون نظاره گرش باشید.

 

اصلا فلان کار رو آغاز می کنیم که به پایان برسونیم!

 

اما میشه از یک زاویه ی دیگری هم به این قضیه نگاه کرد… بعضی وقت ها از بس که به پایان یک کار فکر میکنیم دیگه یادمون میره که کجای قضیه قرار داریم و هنوز در چه مرحله ای هستیم، اونجاست که ممکنه با شکست روبه رو بشیم و هیچ وقت پایان رو نبینیم، و این اصلا خوش آیند نیست!

 

بهتره به جای این که تو خیالات خودمون بهترین چیزها رو به پایان کارمون نسبت بدیم یکم به این فکر کنیم که آیا این طور که داریم پیش میرویم، خیالاتمون به واقعیت تبدیل میشود یا نه؟ و کمی به اونجایی که هستیم فکر کنیم و به قول معروف جلوی راهمون رو نگاه کنیم تا این که همش به اون دور دست ها بنگریم، ممکن است چاه جلوی راه باشد!

نگارش در تاريخ سه شنبه 8 فروردين 1391برچسب:یک شعر زیبا برای دختر های امروزی, توسط علی طوفان

 

 

 ،  لباسهای شيک ميگيری 

 

 

 ،  بابات را ميکنی کچل  ،  تا بينی رو کنی عمل

 

 

،  با همراهت زنگ ميزنی 

 

 

 ،  عينک رنگ رنگ ميزنی 

 

 

،  اين دل و اون دل ميزنی

 

 

  ،  هي به موهات ژل ميزنی 

 

 

 ،  جنس لباسات تريکو 

 

 

 ،  موزيک فقط از انريکو 

 

 

 ،  جوراب های فسقلکی

 

 

  ،  روسری های الکی 

 

 

،  با اشوه های شُتری

 

 

  ،  ميشينی پشت موتوری  

 

 

،  تو خيالت خيلي تکی 

 

 

،  فکر ميکنی با نمکی  

 

 

،  خوشی با اين تيپ خفن

 

  ، حالا قشنگی مثلا ؟

..

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

آخر يه روز تيک ميگيری 

نگارش در تاريخ سه شنبه 8 فروردين 1391برچسب:طنز, توسط علی طوفان

نگارش در تاريخ سه شنبه 8 فروردين 1391برچسب: جسد یک موجود فضایی در قطب, توسط علی طوفان
فیلمی که به تازگی از جسد یک بیگانه فضایی در سیبری در شبکه منتشر شده است کاربران وب را به شدت شگفت زده کرده است.
به گزارش مهر، این فیلم شگفت انگیز را یک گروه روسی بر روی سایت یو تیوب گذاشته اند. این گروه مدعی شده اند این موجود کوچکی که در ته یک گودال کم عمق در سیبری پیدا شده جسد یک بیگانه فضایی است. به گفته این گروه، پس از اینکه ماه گذشته سقوط یک “یوفو” در منطقه “ایرکوتسک” واقع در شمال سیبری گزارش شد، آنها به محل رفته اند و این بدن بی جان بیگانه فضایی را کشف کرده اند.

به نظر می رسد که موجود فرازمینی پیش از مرگ از جراحات سختی رنج برده و یک پایش را از دست داده است.

ماه گذشته روستائیان شوکه شده اظهار داشتند که یک شیء نورانی ناشناخته به رنگهای صورتی و آبی را دیده اند که در نزدیکی دهکده تصادف کرده است. این گزارش عجیب موجب شد که وزارت بحران روسیه گروهی را برای بررسی و تجسس به منطقه بفرستد.

این معما زمانی پیچیده تر شد که بازرسان اعلام کردند که هیچ گزارشی از عبور یک هواپیما از آسمان این منطقه دریافت نکرده اند و هیچ ردی از سقوط یک هواپیما پیدا نشده است.

براساس گزارش The West Australian، این ویدیو کلیپ ۱۷ آوریل بر روی سایت یوتیوب گذاشته شد و در مدت ۲ روز بیش از ۱٫۵ میلیون کلیک بر روی آن شد.

کاربران شکاک یو تیوب معتقدند که این فیلم یک فریبکاری و شوخی است.

یک وبلاگ نویس در این خصوص نوشته است: “این چیزی نیست جز یک شوخی. چرا همه بیگانگان فضایی باید همیشه برهنه باشند.”

کاربر دیگری نوشته است: “غلط. شرمنده… کاملا تقلبی.”

بیننده دیگری نظر داده است: “آیا بیگانگان فضایی وجود دارند؟ به طور حتم… من آنها را باور می کنم. اما نه در این ویدیو.”
 
 

 

نگارش در تاريخ سه شنبه 8 فروردين 1391برچسب:دو خط موازي, توسط علی طوفان

سرکلاس دو خط سياه موازي روي تخته کشيد!! خط اولي به دومي گفت ما مي توانيم زندگي خوبي داشته باشيم ..!! دومي قلبش تپيد و لرزان گفت : بهترين زندگي!!! در همان زمان معلم بلند فرياد زد : " دو خط موازي هيچگاه به هم نمي رسند" و بچه ها هم تکرار کردند: ....دو خط موازي هيچگاه به هم نمي رسند مگر آنکه يکي از آن دو براي رسيدن به ديگري خود را بشکند !!عشق تنها براي يک بار مي ايد و براي تمام عمرش مي ايد عشق همان بود که به تو ورزيدم  حقيقتا همان يک بار و از بس بدان اويختم تا هميشه همه ي زندگي ام با ان پيش خواهد رفت پس تا هميشه عاشقت مي مانم

نگارش در تاريخ سه شنبه 8 فروردين 1391برچسب:پسرک و نادرشاه, توسط علی طوفان

زمانی که نادر شاه افشار عزم تسخیر هندوستان داشته در راه کودکی را دید که به مکتب می‌رفت. از او پرسید: پسر جان چه می‌خوانی؟

قرآن.
- از کجای قرآن؟
- انا فتحنا….

نادر از پاسخ او بسیار خرسند شد و از شنیدن آیه فتح فال پیروزی زد.
سپس یک سکه زر به پسر داد اما پسر از گرفتن آن اباکرد.
نادر گفت: چر ا نمی گیری؟
گفت: مادرم مرا می‌زند می‌گوید تو این پول را دزدیده ای.
نادر گفت: به او بگو نادر داده است.
پسر گفت: مادرم باور نمی‌کند.
می‌گوید: نادر مردی سخاوتمند است. او اگر به تو پول می‌داد یک سکه نمی‌داد. زیاد می‌داد.
حرف او بر دل نادر نشست. یک مشت پول زر در دامن او ریخت.
از قضا چنانچه مشهور تاریخ است در آن سفر بر حریف خویش محمد شاه گورکانی پیروز شد

صفحه قبل 1 1 2 3 4 5 ... 19 صفحه بعد

آرش و هلنا - Broken Angel