کد کده تربچه

       کد کده تربچه

تنهاترین
تنهاترین
مهر- محبت -صفا و صمیمیت و یک رنگی
نگارش در تاريخ شنبه 22 بهمن 1390برچسب:آدمی را آدمیت لازم است ,درد دل با دوست, توسط علی طوفان

 

آدمی را آدمیت لازم است ،
      عود را گر بو نباشد ،
                        هیزم است
 
 
      وقتی تنها شدی باید بدونی که خدا همه رو بیرون کرده ،
                              
              تا خودت باشی و خودش
 

پسرکوچولو هی به مامان و باباش اصرار می‌کنه که اونو با نوزاد تنها بذارن. اما مامان و باباش می‌ترسیدن که پسرشون حسودی کنه و یه بلایی سر داداش کوچولوش بیاره.اصرارهای پسرکوچولوی قصه اونقدر زیاد شد که پدر و مادرش تصمیم گرفتن اینکارو بکنن اما در پشت در اتاق مواظبش باشن.
پسر کوچولو که با برادرش تنها شد … خم شد روی سرش و گفت
:


داداش کوچولو! تو تازه از پیش خدا اومدی...

 


به من می‌گی قیافه ی خدا چه شکلیه؟

 

آخه من کم کم داره یادم می‌ره!!!!

 

 

 

گفتم-خدایا ازهمه دلگیرم
گفت-حتی ازمن؟
            گفتم-دلم را ربودند.
            گفت-پیش از من؟

                       گفتم-یار می خواهم.
                       گفت-بهترازمن؟
                                  گفتم-که تنها ترینم.
                                  گفت-تنهاتراز من؟

                                               گفتم-چقدر از من دوری.
                                               گفت-تویامن؟
                                                       گفتم- کمک خواستم.
                                                       گفت- از بغیر من
؟
             
  گفتم -که دوستت دارم.
              
گفت- اما نه بیشتر از من.

 

یکی بود یکی نبود.

یه روزی روزگاری یه خانواده ی سه نفری بودن. یه پسر کوچولو بود با مادر و پدرش، بعد از یه مدتی خدا یه داداش کوچولوی خوشگل به پسرکوچولوی قصه ی ما میده، بعد از چند روز که از تولد نوزاد گذشت.

نگارش در تاريخ شنبه 22 بهمن 1390برچسب:دنیا خسیسه, توسط علی طوفان
 


لالا لالا بخواب دنیا خسیسه

واسه کمتر کسی خوب مینویسه

یکی لبهاش همیشه غرق خنده اس

یکی پلکاش تو خوابم خیسه خیسه...!

تنهایم...

 

 

 

 

 

مثل آن مسجد بین راهی تنهایم...

 

 

 

هرکس هم که می آید مسافر است میشکند . . .

 

 

 

هم نمازش را، ‌هم دلم را ... !


نگارش در تاريخ شنبه 22 بهمن 1390برچسب:هیچ کس , توسط علی طوفان
 


اين شعرها ديگر براي هيچ‌کس نيست

نه! در دلم انگار جاي هيچ‌کس نيست


آن‌قدر تنهايم که حتي دردهايم

ديگر شبيه دردهاي هيچ‌کس نيست


حتي نفس‌هاي مرا از من گرفتند

من مرده‌ام در من هواي هيچ‌کس نيست


دنياي مرموزي‌ست ما بايد بدانيم

که هيچ‌کس اين‌جا براي هيچ‌کس نيست


بايد خدا هم با خودش روراست باشد

وقتي که مي‌داند خداي هيچ‌کس نيست


من مي‌روم هرچند مي‌دانم که ديگر

پشت سرم حتي دعاي هيچ‌کس نيست

نگارش در تاريخ شنبه 22 بهمن 1390برچسب:ویرانه ی دل, توسط علی طوفان

در كنج دلم عشق كسی خانه ندارد

 

كس جای در این منزل ویرانه ندارد

 

دل را به كف هر كه دهم باز پس آرد

 

كس تاب نگهداری دیوانه ندارد

تو کجایی سهراب :

تو کجايي سهراب؟

آب را گل کردند،چشمها را بستند و چه با دل کردند...

خون به چشمان شقايق کردند

تو کجايي سهراب که همين نزديکي عشق را دزديدند

همه جا سايه ي ديوار زدند...

اي سهراب کجايي ببيني حالا دل خوش مثقالي است دل خوش سيري چند؟

صبر کن سهراب قايقت جا دارد؟؟؟

 

 

امروز کسی محرم اسرار کسی نیست

 

ما تجربه کردیم کسی یار کسی نیست

 

تو که نیستی

 

 

تو که نیستی زندگیمو پای کی بریزم 

 

واسه کی دلم بمیره وقتی تو نیستی عزیزم 

 

دست سرد این زمونه دستامو از تو جدا کرد 

 

بازی دوری یو حسرت با دلای ما چه ها کرد

 

عشق تو توی وجودم تا همیشه موندگاره

 

همه آرزوم همینه که ببینمت دوباره   

 

دوری تو داره آروم منو از پا در میاره

 

رنگ پیری ذره ذره تو وجودم پا میذاره

 

 

معنی برخی کلماتي که از زن‏ها می‏شنوید!

 

 

                                                                                        

این کلمه‏ای است که زنان برای پایان دادن به مکالمه‏هایی استفاده می‏کنند که در آن حق با آن‏هاست و شما باید خفه‏ بشوید.‏..
 

 

- خبٌ : این کلمه‏ای است که زنان برای پایان دادن به مکالمه‏هایی استفاده می‏کنند که در آن حق با آن‏هاست و شما باید خفه‏ بشوید.‏

-پنج دقیقه : اگر مشغول لباس ‏پوشیدن است یعنی حداقل نیم ساعت. هرچند پنج دقیقه دقیقاً معادل پنج دقیقه است اگر به شما پنج دقیقه بیش‏تر زمان جهت تماشای فوتبال داده شده باشد.‏

-هیچٌی : این آرامش قبل از توفان است. معنی و مفهوم آن این است که باید به شدت گوش‏ به ‏زنگ باشید . بحث‏هایی که با هیچی شروع می‏شوند، غالباً با خبٌ تمام می‏شوند.‏

-بفرمایید: این کلمه اصلاً ربطی به اجازه دادن انجام کاری ندارد. "اگه جرئت داری" در آن مستتر است.

- آه بلند : این در حقیقت یک کلمه محسوب می‏شود که معمولاً درست فهمیده نمی‏شود. آه بلند یعنی او فکر می‏کند شما یک احمق به ‏دردنخور هستید و او نمی‏داند چرا دارد وقتش را با ماندن و بحث با شما سر هیچٌی تلف می‏کند.

- اشکال نداره : این یکی از خطرناک ‏ترین جملاتی است که زن شما ممکن است به شما بگوید. اشکال نداره یعنی اون به زمان طولانی‏ تری احتیاج دارد که تصمیم بگیرد شما چگونه باید تاوان این اشتباه‏تان را پس بدهید.‏

- ممنون : از شما تشکر می‏کند. فقط بگویید خواهش می‏کنم. هیچ حرف اضافه‏ای نزنید. خیلی ممنون می‏تواند نشان دهنده یک خطر بالقوٌه باشد.

- اصلاً هرچی : این ترکیب برای گفتن به حساب می رسم! یا مرده ‏شورت رو ببرن استفاده می‏شود.

-نه . نگران‏ش نباش عزیزم، خودم انجام می‏دم: یک جمله بسیار خطرناک دیگر. به معنی آن‏که این کار به دفعات متعدد به شما محول شده و حالا تصمیم گرفته خودش دست به کار شود. این حالت معمولاً منجر به حالت‏ی خواهد شد که شما بپرسید چی شده؟

 

معنی برخی کلماتي که از زن‏ها می‏شنوید!

زنان تهرانی با بلوزهای کوتاه و شلوارهای تنگ چسبان در حال قدم زدن!!؟

زنان تهرانی با بلوزهای کوتاه و شلوارهای تنگ چسبان در حال قدم زدن!!؟
«همین الان من در خیابان هستم و می‌بینم که زن‌ها با بلوزهای کوتاه و شلوارهای تنگ چسبان در حال قدم‌زدن هستند و موهایشان را هم افشان کرده‌اند...

محمدتقی رهبر نماینده: همین الان من در خیابان هستم و می‌بینم که زن‌ها با بلوزهای کوتاه و شلوارهای تنگ چسبان در حال قدم‌زدن هستند و موهایشان را هم افشان کرده‌اند! اصلاً کسی به کسی نیست انگار!

.1به نظر شما حاج‌آقا در خیابان‌های تهران تشریف داشته‌اند یا هونولولو؟

2.اگر مرحمت کنند و مسیر روزانه‌شان را بفرمایند موجب مزید امتنان است.

3.دوستان مطمئنند که با تلفن کنونی حاج‌آقا تماس گرفته‌اند؟ نکند به شماره قبل از انقلاب حاج‌آقا زنگ زده‌اند که توی خیابان‌ها این وضع است.

4. احتمالاً حاج‌آقا در مناطق گرمسیر تهران بزرگ در تردد بوده‌اند وگرنه بعید است این سر سیاه زمستان کسی بتواند با بلوز کوتاه و شلوارهای تنگ چسبان در حال قدم زدن باشد.

5. «زلف بر باد مده تا ندهی بربادم». خودتان مصداق این مصراع را پیدا کنید.

محمدتقی رهبر:«الان که زمستان است و هوا سرد است، این نیمه‌برهنگی‌ها را در میان زنان شاهدیم. حالا سال نو و تابستان‌شان را هم خواهیم دید. مطمئناً هرچه پیش‌تر برویم، وضعیت بدتر خواهد شد.»

«نیمه» یک تعریفی دارد. مثلاً وقتی می‌گوییم این لیوان تا نیمه پر است یعنی نیمی از لیوان خالی است و نیمی پر، پس وقتی می‌گوییم نیمه برهنه یعنی نیمی از بدن شخص معلوم است. البته در مورد لیوان تکلیف معلوم است اما در مورد انسان باید بگوییم که منظورمان نیمه عمودی است یا افقی. ضمن اینکه اگر دو انسان نیمه‌برهنه باشند، یعنی یک انسان کاملاً برهنه و یک انسان کاملاً پوشیده است.

ما هم از خیابان‌های همین شهر می‌گذریم و این همه آدم نیمه‌برهنه نمی‌بینیم. ماشاءالله حاج‌آقا هم شانس خوبی دارند و هم دقت نظر فراوان.

 

شعر طنز بسیار جالبی درمورد متروی تهران!

شعر طنز بسیار جالبی درمورد متروی تهران!
بدترین بوی عالم است الحق ... بوی سیر و پیاز و عطر و عرق

 

ازدحام و فشار از هر سو

زور آرنج و ضربه زانو

بدترین بوی عالم است الحق
 

بوی سیر و پیاز و عطر و عرق

کارمند و محصل و عملی
 

کامبیز و غضنفر و مملی

تاجر و دزد و دکتر و بیکار
 

لاغروچاق و سالم و بیمار

حرف‌های سیاسی و گله‌ها

بحث تبعیض‌ها و فاصله‌ها

گاه دعوای عده‌ای سالار
 

فحش‌های به‌شدت کش‌دار

یک نفرغرق در سطور کتاب

یک نفر هم کنار او در خواب
نگارش در تاريخ پنج شنبه 20 بهمن 1390برچسب:آلودگی محیط زیست+ تهران , توسط علی طوفان

آلودگی محیط زیست

تاریخ مطلب نام کاربری نویسنده
2012/02/07 amir-amc

مقدمه
اولین آلاینده‌های هوا احتمالا دارای منشأ طبیعی بوده‌اند. دود ، بخار بدبو ، خاکستر و گازهای متصاعد شده از آتشفشانها و آتش‌سوزی جنگلها ، گرد و غبار ناشی از توفانها در نواحی خشک ، در نواحی کم‌ارتفاع مرطوب و مه‌های رقیق شامل ذرات حاصل از درختهای کاج و صنوبر در نواحی کوهستانی ، پیش از آنکه مشکلات مربوط به سلامت انسانها و مشکلات ناشی از فعالیتهای انسانی محسوس باشند، کلا جزئی از محیط زیست ما به شمار می‌رفتند، به استثنای موارد حاد ، نظیر فوران آتشفشان. آلودگیهای ناشی از منابع طبیعی معمولا ایجاد چنان مشکلات جدی برای حیات جانوران و یا اموال انسانها نمی‌کنند. این در حالی است که فعالیتهای انسانی ، ایجاد چنان مشکلاتی از نظر آلودگی می‌نمایند که بیم آن می‌رود بخشهایی از اتمسفر زمین تبدیل به محیطی مضر برای سلامت انسانها گردد.

تاریخچه آلودگی
دود یکی از قدیمی‌ترین آلاینده‌های هوا است که برای سلامت بشر مضر است. زمانی که دود ناشی از آتش حاصله از سوختن چوب توسط ساکنین اولیه غارها جای خود را به دود ناشی از کوره‌های زغال سوز در شهرهای پر جمعیت داد، آلودگی هوا ، بقدری افزایش یافت که زنگ خظر برای برخی از ساکنان آن شهرها به صدا در آمد. در سال 61 بعد از میلاد ، "سنکا" (Seneca) فیلسوف رومی از هوای روم بعنوان هوای سنگین و از دودکشهای هود با عنوان تولید کننده بوی بد نام برد. در سال 1273 میلادی ، "ادوارد اول" پادشاه انگلستان عنوان کرد که هوای لندن به حدی با دود و مه آلوده شده است و آزار دهنده است که از سوختن زغال سنگ دریایی جلوگیری خواهد کرد. علی‌رغم هشدار پادشاه مذکور ، نابودی گسترده جنگلها ، چوب را تبدیل به یک کالای کمیاب نمود و ساکنان لندن را وادار ساخت تا بجای کم کردن مصرف زغال سنگ به میزان بیشتری از آن استفاده کنند. تا سال 1661 میلادی یعنی بیش از یک قرن بعد ، تغییر قابل ملاحظه‌ای در آلودگی هوا بوجود نیامد. چاره جویی و پیشنهادات عبارت بودند از برچیدن تمامی کارخانه‌های اطراف شهر لندن و بوجود آمدن کمربند سبز در اطراف شهر. بالاخره این چاره جویی‌ها کارساز شد.

مشکلات آلودگی هوا
شواهدی دال بر علاقمندی جوامع انسانی در غلبه بر مشکل آلودگی هوا وجود دارند که از جمله آنها می‌توان از تصویب و اجرای قوانین کنترل دود در شیکاگو سینسنیاتی به سال 1881 نام برد. ولی اجرای این قوانین و قوانینی مشابه آنها با دشواریهایی مواجه گردید و برای تمیز نمودن هوا یا جلوگیری از آلودگی بیشتر آن ، تقریبا کاری انجام نشد. در سال 1930 در دره بسیار صنعتی میوز در کشور بلژیک در اثر پدیده وارونگی ، مه دود در یک فضای معین محبوس گردید. در نتیجه 63 تن جان خود را از دست داده ، چندین هزار تن دیگر بیمار شوند. حدود 18 سال بعد در شرایط مشابهی در ایلات متحده آمریکا ، یکی از اولین و بزرگترین فاجعه‌های زائیده آلودگیها رخ داد، یعنی 17 نفر جان خود را باختند و 43 درصد جمعیت نورا در پنسیلوانیا بیمار شدند. درست سه سال بعد از فاجعه مه دود لندن در سال 1952 ، نادیده گرفتن عواقب جدی آلودگی هوا غیر ممکن گردید. در روز سه شنبه 4 دسامبر سال 1952 حجم عظیمی از هوای گرم به طرف قسمت جنوبی انگلستان حرکت کرده ، با ایجاد یک وارونگی دمایی سبب نشست یک مه سفید در لندن شد. این مه دود به دستگاه تنفسی انسان سخت آسیب می‌رساند. درنتیجه بیشتر مردم بزودی با مشکلاتی از قبیل قرمز شدن چشمها ، سوزش گلو و سرفه‌های زیاد مواجه شدند و پیش از آنکه در 9 دسامبر از سطح شهر دور شوند، 400 مورد مرگ مربوط به آلودگی هوا گزارش کردند. این تعداد تلفات برای متوجه ساختن افکار بریتانیایی‌ها جهت تصویب قانون هوای تمیز در سال 1956 کافی بود.

قانون کنترل آلودگی هوا
این قانون در ایالات متحده امریکا به نام قانون کنترل آلودگی هوا (قانون عمومی 159_84) به تصویب رسید. اما این مصوبه تنها موجب به تصویب رسیدن یک قانون مؤثرتر گردید. این قانون یکبار در سال 1960 و بار دیگر در سال 1962 بازنگری شد و به قانون هوای تمیز سال 1963 (قانون عمومی 206_88) که برنامه‌های ناحیه‌ای محلی و ایالتی را برای کنترل هوا تشویق می‌کرد و در عین حال حق مداخله را برای دولت فدرال در صورت به خطر افتادن سلامت و رفاه اهالی ایالت در اثر آلودگی ناشی از ایالات دیگر محفوظ نگه می‌داشت، الحاق گردید. این قانون معیارهایی برای کیفیت هوا وضع کرد که بر اساس آنها ، استانداردهای کیفیت هوا و گازهای متصاعد شده در دهه 1960 میلادی پی‌ریزی شد.

اجرای قانون هوای تمیز
اجرای قانون هوای تمیز در سال 1970 به آژانس نو بنیاد حفاظت محیط زیست (EPA) محول گریدید. قانون به وضع استانداردهای درجه اول و دوم کیفیت هوای محیط زیست پرداخت. استانداردهای اولیه متکی بر معیارهای کیفیت هوا ، برای حفظ سلامت عموم مردم ، دامنه وسیعی از ایمنی را در نظر می‌گیرد. در حالی که استانداردهای ثانوی که آنها نیز متکی بر معیارهای کیفیت هوا باشند، برای حفظ رفاه عموم انسانها ، به علاوه گیاهان ، جانوران ، اموال و دارائی هستند. اصلاحات قانون هوای تمیز به سال 1977 به تقویت باز هم بیشتر قوانین موجود پرداخته است. اگر چه این امکان وجود دارد که تغییرات بیشتری نیز انجام شود، کاملا محتمل است که کنترل آلودگی هوا برای ایجاد شرایطی که تحت آن هوا برای نسلهای آینده تمیزتر و سالم‌تر نگاهداشته شود، از حمایت بیشتر عامه مردم برخوردار شود آلودگی محیط زیست از منابع گوناگون صورت می‌گیرد. با پیشرفت تمدن بشری و توسعه فن‌آوری و ازدیاد روز افزون جمعیت ، در حال حاضر دنیا با مشکلی به نام آلودگی در هوا و زمین روبرو شده است که زندگی ساکنان کره زمین را تهدید می‌کند. بطوری که در هر کشور حفاظت محیط زیست مورد توجه جدی دولتمردان است. امروزه وضعیت زیست محیطی به گونه‌ای شده است که مردم یک شهر یا حتی یک کشور از آثار آلودگی در شهر یا کشور دیگر در امان نیستند. برفی که در نروژ می‌بارد مواد آلاینده‌ای به همراه دارد که منشا آن از انگلستان و آلمان است. یا باران اسیدی در کانادا نتیجه مواد آلاینده‌ای است که منشا آنها از ایالات متحده است. در آتن گاهی مجبور می‌شوند به علت آلودگی شدید هوا کارخانجات را تعطیل و رفت و آمد اتومبیلها را محدود کنند. شهرهای دیگر دنیا مانند مکزیکوسیتی ، رم و تهران نیز با مشکل آلودگی هوا دست به گریبانند. آلودگی دریاها ، رودخانه‌ها ، دریاچه‌ها و اقیانوسها و جنگلهای نیز نیز موضوع بحث جدی می‌باشند.

باران اسیدی
یکی از جدی‌ترین مشکلات زیست محیطی که امروزه بسیاری از مناطق دنیا با آن روبه‌رو هستند، باران اسیدی است. این واژه انواع پدیده‌ها ، از جمله مه اسیدی و برف اسیدی که تمام آنها با نزول مقدار قابل ملاحظه اسید از آسمان مطابقت دارد را می‌پوشاند. باران اسیدی دارای انواع نتایج زیان‌بار بوم شناختی است وجود اسید در هوا نیز احتمالا بر روی سلامتی انسان اثر دارد. پدیده باران اسیدی در سالهای آخر دهه 1800 در بریتانیا کشف شد، اما پس از آن تا دهه 1960 به دست فراموشی سپرده شد. باران اسیدی به نزولات جوی که قدرت اسیدی آن بطور قابل توجهی بیش از باران طبیعی (یعنی آلوده نشده)، که خود به علت حل شدن دی‌اکسید کربن هوا در آن و تشکیل اسید کربونیک بطور ملایم اسیدی است، باشد، اطلاق می‌شود. (CO2 (g) + H2O (aq) ↔ H2CO3(aq از تفکیک جزئی H2CO3 پروتون آزاد می‌شود و PH سیستم را کم می‌کند.از اینرو PH باران طبیعی که آلوده نشده، از این منبع بخصوص حدود 5.6 است. تنها بارانی که قدرت اسیدی آن به مقدار قابل ملاحظه‌ای بیشتر از این باشد، یعنی PH آن کمتر از 5 باشد، باران اسیدی تلقی می‌شود. دو اسید عمده در باران اسیدی ، HNO3 و H2SO4 است. بطور کلی ، محل نزول باران اسیدی در مسیر باد دورتر از منبع آلاینده‌های نوع اول ، یعنی SO2 و نیتروژن اکسیدها است. باران اسیدی به هنگام حمل توده هوایی که آلاینده‌های نوع اول را دربردارند، بوجود می‌آیند. از اینرو باران اسیدی یک مشکل آلودگی است که به علت حمل دور برد آلاینده‌های هوا ، حدود و مرز جغرافیایی نمی‌شناسد. مواد شیمیایی آلی سمی واژه مواد شیمیایی سنتزی از طرف رسانه‌های گروهی برای توصیف اجسامی بکار می‌رود که عموما در طبیعت یافت نمی‌شوند. ولی توسط شیمیدانان از اجسام ساده‌تر سنتز شده‌اند. اکثریت مواد شیمیایی سنتزی که مصرف تجارتی دارند، ترکیبات آلی هستند و برای بیشتر آنها از نفت به عنوان منبع اولیه کربن در این ترکیبها استفاده شده است. کربن با کلر ترکیبهای زیادی را تشکیل می‌دهد که به علت سمی بودن آنها برای بعضی گیاهان و حشرات ، بسیاری از این قبیل ترکیبها کاربرد گسترده‌ای به عنوان آفت کش یافته‌اند. ترکیبات آلی کلردار دیگر بطور گسترده‌ای در صنایع پلاستیک و الکترونیک بکار برده شده‌اند. شکستن پیوند کربن به کلر بطور مشخص دشوار است و حضور کلر همچنین واکنش پذیری سایر پیوندها را در مولکولهای آلی کم می‌کند. همین خاصیت به این معنی است که با وارد شدن ترکیبهای آلی کلردار به محیط زیست ، تخریب آنها به کندی صورت می‌گیرد و بیشتر تمایل به جمع شدن دارند و به این علت به معضل بزرگ محیط زیست محیطی تبدیل شده‌اند. اجسام آلی سمی که بطور عمده مورد استفاده قرار می‌گیرند عبارتند از: انواع آفت کشها ، حشره کشهای سنتی ، حشره کشهای آلی کلردار ، ددت ، توکسافنها ، کاربامات ، حشره کشهای آلی فسفات‌دار ، علف کشها و ... .

 

نگارش در تاريخ پنج شنبه 20 بهمن 1390برچسب:در شب کوچک من , افسوس, توسط علی طوفان

باد ما را با خود خواهد برد

      

 

در شب کوچک من ، افسوس

باد با برگ درختان میعادی دارد

در شب کوچک من دلهرهء ویرانیست

 

گوش کن

وزش ظلمت را می شنوی ؟

من غریبانه به این خوشبختی می نگرم

من به نومیدی خود معتادم

گوش کن

وزش ظلمت را می شنوی ؟

 

در شب اکنون چیزی می گذرد

ماه سرخست و مشوش

و بر این بام که هر لحظه در او بیم فرو ریختن است

ابرها، همچون انبوه عزاداران

لحظهء باریدن را گوئی منتظرند

 

لحظه ای

و پس از آن، هیچ.

پشت این پنجره شب دارد می لرزد

و زمین دارد

باز می ماند از چرخش

پشت این پنجره یک نامعلوم

نگران من و تست

 

ای سراپایت سبز

دستهایت را چون خاطره ای سوزان، در دستان عاشق من

                         [بگذار

و لبانت را چون حسی گرم از هستی

به نوازش لبهای عاشق من بسپار

باد ما را با خود خواهد برد

باد ما را با خود خواهد برد

 

نگارش در تاريخ پنج شنبه 20 بهمن 1390برچسب:انتقام,,,, توسط علی طوفان

انتقام

 ........

باز كن از سر گيسويم بند

پند بس كن، كه نمی گيرم پند

در اميد عبثی دل بستن

تو بگو تا به كی آخر، تا چند

 

 

از تنم جامه برون آر و بنوش

شهد سوزنده لب هايم را

تا به كی در عطشی دردآلود

به سر آرم همه شب هايم را

 

 

خوب دانم كه مرا برده ز ياد

من هم از دل بكنم بنيادش

باده ای، ای كه ز من بی خبری

باده ای تا ببرم از يادش

 

 

شايد از روزنه چشمی شوخ

برق عشقی به دلش تافته است

من اگر تازه و زيبا بودم

او زمن تازه تری يافته است

 

 

شايد از كام مردی نوشيده است

گرمی و عطر نفس های مرا

دل به او داده و برده است ز ياد

عشق عصيانی و زيبای مرا

 

 

گر تو دانی و جز اينست، بگو

پس چه شد نامه، چه شد پيغامش

خوب دانم كه مرا برده ز ياد

زآنكه شيرين شده از من كامش

 

 

منشين غافل و سنگين و خموش

مردی امشب ز تو می جويد كام

در تمنای تن و آغوشی است

تا نهد پای هوس بر سر نام

 

 

عشق توفانی بگذشته او

در دلش ناله كنان می ميرد

چون غريقی است كه با دست نياز

دامن عشق ترا می گيرد

 

 

دست پيش آر و در آغوشش گير

اين لبش، اين لب گرمش ای مرد

اين سر و سينه سوزنده او

اين تنش، اين تن نرمش، ای مرد

 

 

صفحه قبل 1 ... 10 11 12 13 14 ... 19 صفحه بعد

آرش و هلنا - Broken Angel